ورشو 1339

 

آقاي اسپيلمن؟
سلام

 

فقط براي ديدن شما اينجا اومدم
عاشق آهنگاتون هستم

 

شما کي هستيد؟
اسمم دروتاست؛ خواهرِ جرک

 

شما زخمي شديد
نه، نه، چيزي نيست

 

مي توني بعداً براش نامه بنويسي
الان وقت خوبي براي اين کار نيست. بريم

 

کجا قايمش کرده بودي؟

 

نمي دونم چي بردارم
هميشه زيادي برمي داري

 

چندتا چمدون برمي داري؟

 

نظرت چيه؛ عکس عمو سيمونو ببرم؟

 

ببرش، نبرش
هرچي دوست داري بردار

 

نمي بيني از شّدت نگراني چه حالي دارم؟

 

اون برمي گرده خونه؛ حالشم خوبه

 

بايد يه جعبه ديگه م داشته باشيم
مامان؛ والدک اومد

 

خدا رو شکر
والدک، زخمي شدي؟

 

نه؛ چيزي نيست
خيلي نگرانت بودم

 

بهش گفتم نگران نباشه
مدارکت همرات بود؟

 

اگر صدمه مي ديدي
مي دونستند کجا بايد ببرنت؟

 

هنريک؛ اين چيزا رو نگو
خدا حفظش مي کنه

 

بابا، والدک اومد
بهتون چي گفتم؟

 

چه کار مي کنين؟
کسي کلاه لبه پهن منو نديده؟

 

ورشو، تنها ايستگاه راديويي نيست که وجود داره

 

بسته بندي کن؛ عزيزم
وسايلت رو ببند

 

کجا مي خواين برين؟
بيرون از ورشو

 

بيرون از ورشو؟ کجا؟
مگه نشنيدي؟

 

چي رو؟
روزنامه رو نديدي؟

 

روزنامه کجاست؟
براي بستن وسايل ازش استفاده کردم

 

دولت به لوبلين انتقال داده شده

 

همه ي مردا بايد شهرو ترک کنند؛ برن اطراف رودخونه
و خط جديدي براي دفاع تشکيل بدند

 

کسي نيست که اينجا رو ترک نکرده باشه
فقط زنها. همه ي مردها رفتند

 

فکر مي کنيد زماني که اونا يه خط جديد
براي دفاع تشکيل دادن؛ شما چه کار مي کنيد؟

 

همين جوري، اون اطراف با چمدونا متّحيرمي مونيد؟
لوازم منو ببند؛ والدک. وقت نداريم

 

من جايي نمي آم
خوبه. منم نمي آم

 

مسخره نباشيد
بايد همه با هم باشيم

 

ببينيد. اگر قراره بميرم
چه بهتر تو خونه ي خودم بميرم

 

خدا نکنه
ساکت باشيد؛ يه چيزي مي گه. گوش کنيد

 

از بي بي سي در لندن
دولت انگلستان

 

پاسخ قانع کننده اي از دولت آلمان

 

دريافت نکرده

 

و به آلمان نازي اعلام جنگ داده است

 

اوه، خبراي خوبيه
انتظار مي رود که

 

درخلال چند ساعت آينده
فرانسه نيز نظر خود را اعلام کند

 

لهستان براي مدت طولاني تنها نخواهد ماند

 

عاليه؛ عاليه

 

مامان؛ شام فوق العاده اي بود
آره، واقعاً عالي بود

 

وقتي، چيزي براي جشن گرفتن وجود داره
بايد تمام سعيت رو بکني

 

براي بريتانياي بزرگ و فرانسه

 

بهتون نگفتم؟
نگفتم همه چيز درست مي شه؟

 

پنج هزار و سه

 

همه ش همين؟
بله. همه ش همين قدر برامون مونده

 

تازه، اين هم برامون زياده

 

نکته ي ديگري
راجع به اموال متقاضيان

 

به يهوديان اجازه داده خواهد شد
دو هزار زلوتي در خانه هايشان نگاه دارند

 

بايد با بقيه ش چه کار کنيم؟
اونارو در بانک پس انداز مي کنيم

 

بانک؟ کي مي تونه تا اين اندازه احمق باشه
که پولشو در يک بانک آلماني بذاره؟

 

مي تونيم پولارو مخفي کنيم. اينجا رو نگاه کنيد
مي تونيم زير اين گلدون کوزه اي مخفي ش کنيم

 

بهتون مي گم بايد چه کار کنيم
بايد روشهاي مختلف رو آزمايش کنيم

 

مي دونيد در جنگ قبلي چه کار کرديم؟

 

پايه ي يه ميز رو سوراخ
و پولا رو توش مخفي کرديم

 

اگر ميز رو با خودشون بردن چي؟
منظورت چيه؟

 

آلماني ها مي ريزن تو خونه ي يهوديا و هر چي مي خوان
با خودشون مي برن. وسائل، چيزاي قيمتي، همه چيز

 

آره؟
مي خوان با همچيين ميزي چه کار کنند؟

 

دارين رو زمين چه کار مي کنين؟
گوش کنيد. ببينيد

 

اينجا بهترين جاست
هيچ کس به فکرش نمي رسه زير گلدونو نگاه کنه

 

نه، ببينيد من فکر کردم‍‍
واقعاً؟ اين يه تغييره؟

 

مي دونيد چه کار مي کنيم؟
از روان شناسي استفاده مي کنيم

 

پول و ساعت مچي رو روي ميز مي ذاريم
و روشو مي پوشونيم

 

خنگ شدي؟
آلماني ها هيچ وقت دقّت نمي کنن

 

اين احمقانه ترين کاريه که تو عمرم ديدم
معلومه که دقّت مي کنند. نگاه کن

 

اينجا رو نگاه کن

 

احمق

 

اون وقت تو به من مي گي احمق
خيلي خوبه. چون آخرين جايي است که

 

ساعت ها وقت مي بره
عجله اي نداريم

 

وقت نمي بره
چطوري مي خواي درشون بياري؟ بگو ببينم

 

چطوري؟
ساکت باشين، بهتون دستور مي دم

 

هرکدوم رو يکي يکي در مي آريم
هيچ کس به من گوش نمي ده

 

ساکت، خواهش مي کنم

 

خانم وکيل، دستور دادن رو دوست داره
گوش کنيد. فقط گوش کنيد

 

ساعت رو مي ذاريم زير گلدون
و ‍پولو توي ويولُن قرار مي ديم

 

امّا، من هنوز هم مي تونم بزنم
بعداً مي فهميد

 

جرک، والدک اسپيلمن هستم
والدک، حالتون چطوره؟

 

خوبم، متشکرم
شما چطوريد؟

 

تو اين شرايط خوبيم
حدس مي زنم فهميده باشم براي چي تماس گرفتي

 

هيچ کاري نمي تونيم بکنيم
اونا ديگه نمي خوان استوديو رو باز کنند

 

بله، مي دونم، امّا، من
نه موزيکي، نه راديويي براي لهستاني ها

 

مطمئناً کار پيدا مي کني
اون هم پيانيستي مثل تو

 

شايد، شايد هم نه، امّا

 

خودت رو ناراحت نکن
من براي آينده ي کارم تماس نگرفتم

 

هفته ها و هفته ها جرک رو به ستوه آوردم
آخرش گفت

 

بسيارخوب، فردا باهام بيا
منم اومدم

 

امّا، اونا
اونجا رو منفجر کردن

 

ملاقات با شما در اون اوضاع شگفت آور بود
واقعاً؟

 

بله؛ فراموش نشدني بود

 

عاشق نوازندگي تون هستم آقاي اسپيلمن
لطفاً منو والدک صدا کنيد

 

هيچ کس مثل شما شوپن نمي زنه
اميدوارم تعارف نباشه

 

نه، واقعاً مي گم
فقط سعي مي کردم مضحک باشم

 

با يه قهوه چطوريد
دوست دارم

 

شما چه کار مي کنيد؟
من درسمو در آموزشگاه هنرهاي زيبا تموم کردم

 

شما موسيقي دان هستين؟
بله. ولي هنوز مبتدي ام

 

چه سازي؟
ويُولنسل

 

عاشق اينم که زني رو
در حال نوازندگي با ويُولنسل ببينم

 

ورود يهوديان ممنوع

 

اين شرم آوره
چطور جرأت کردند؟

 

مي دوني، مردم دوست دارن نازي باشن
حتي خيلي بيشتر از هيتلر

 

مي رم اونجا شکايت کنم
نه، بهتره اين کارو نکنيد، بهم اعتماد کنيد

 

براي کسي مثل شما، اين خيلي توهين آميزه
خداحافظ

 

يه جاي ديگه رو پيدا مي کنيم

 

مي تونيم در پارک قدم بزنيم؟
نه، نمي تونيم

 

اين يه دستور رسميه
يهوديان، اجازه ورود به پارک رو ندارن

 

خداي من. دارين شوخي مي کنين؟
شوخي نمي کنم. حقيقت داره

 

ما مي تونيم جاي ديگه، روي نيمکت بنشينيم
امّا، يه دستور رسمي ديگه مي گه
يهوديان اجازه ندارند روي نيمکت هاي عمومي بنشينند

 

مزخرفه

 

ما فقط مي تونيم اينجا بايستيم و صحبت کنيم
فکر کنم اين اجازه رو داشته باشيم

 

خب، پس ويولنسل مي زني؟ اين عاليه
و آهنگ ساز مورد علاقه ت کيه؟

 

شوپن، واقعاً؟

 

حالا بايد ياد بگيري با ويلون، سوناتهاي اونو بزني، نه؟

 

تو چي، والدک؟

 

شايد بتونيم با هم همکاري کنيم
من رو پيانو، تو هم رو ويولنسل

 

آقاي اسپيلمن، شما واقعاً بي نظيريد

 

منو والدک صدا کن، خواهش مي کنم

 

مشخصه ي يهوديان در ورشو

 

به موجب اين قانون
کليه يهوديان در ناحيه ورشو

 

هنگام بيرون آمدن از خانه هايشان
شعارهاي نماياني به تن خواهند کرد

 

اين حکم تا اوّل دسامبر 1939 اعتبار دارد

 

و تمام يهوديان بالاتر از دوازده سال
به اين حکم عمل خواهند کرد

 

شعارها بر روي آستين راست نوشته خواهد شد

 

و ستاره اي به رنگ آبي به نشانه داوود
بر روي زمينه آن نمايان خواهد شد

 

زمينه بايد بطور واضح و کافي بزرگ باشد

 

و مقياس ستاره
بايد از هر طرف، هشت سانتيمتر باشد

 

عرض ستاره ي بازوها
بايد يک سانتيمتر باشد

 

يهودياني که به اين دستور احترام نگذارند
بشدّت مجازات خواهند شد

 

فرماندار ناحيه ورشو
دکتر فيشر

 

من نمي پوشم
من نمي خوام برچسب زده بشم

 

بذاريد ببينم

 

نگفته اين بازو بندها رو خودمون بايد تهيه کنيم

 

از کجا بايد اونا رو بگيريم؟
قرار نيست اونا رو بپوشيم ما اونا رو نمي پوشيم

 

تو

 

بيا اينجا

 

چرا احترام نگذاشتي؟

 

متأسفم

 

راه رفتن در پياده رو براي تو ممنوعه

 

برو تو جوي کنار خيابون

 

اينو ديدي؟
چي رو؟ دارم کار مي کنم

 

اين چيه؟

 

اينجا، جايي است که مي خوان ما رو ببرن
منظورت چيه؟

 

به دستور فرماندار ناحيه ورشو
دکتر فيشر

 

آنچه متعلق به يهود در ناحيه ورشوست

 

ساماندهي و تجميع خواهد شد

 

و يهوديان نيز در منطقه ي تعيين شده
مستقر مي شوند

 

و بايد تا قبل از روز31 اکتبر 1940
به آن منطقه منتقل شوند

 

نمي تونند همه مون رو اونجا جا بدند
خيلي کوچکه

 

چهارصد هزار نفر از ما در ورشو هستند

 

نه، سيصدو شصت هزار نفر
پس اين جوري آسون مي شه

 

چه کار بايد بکنم؟

 

مامان

 

مامان، چي شده؟

 

بيست زلوتي

 

همين قدر برامون باقي مونده، بيست زلوتي

 

با بيست زلوتي چي مي تونم بخرم؟

 

ديگه خسته شدم بسکه سيب زميني پختم

 

قيمت پيشنهاد ي من همينه

 

به نظر من بهتره قبول کنيد
هيچ کس بيشتر از اين قيمت نمي خره

 

امّا، اين بچشتنه آقاي ليفر
دو هزارتا. توصيه مي کنم راضي بشيد

 

وقتي گرسنه تون بشه مي خواين چه کار کنيد؟
پيانو رو بخوريد؟

 

گمشو برو بيرون
تو چت شده؟

 

تمومش کنيد
داره دزدي مي کنه. برو بيرون

 

امروز چيزي نخورديد
از چي اين قدر ناراحتين

 

شما مردم، ديوونه ايد

 

دارم بهتون لطف مي کنم
دو هزار تا با هزينه حمل و نقل

 

تا حالا همچين کاري نکردم

 

امروز چيزي نخوردي
تو ديوونه اي

 

ببرش

 

سي و يکم اکتبر 1940

 

سلام

 

سلام

 

دلم نمي خواست بيام

 

دلم نمي خواست اين چيزا رو ببينم
امّا، نمي تونستم خودمو نگه دارم

 

حالت چطوره؟
خوبم

 

خوبه

 

نه، اين طور نيست
پسر عموم رو دستگير کردند

 

جرک مي گه: مي ذارن بياد بيرون

 

شرم آوره
زياد طول نمي کشه. نگران نباش

 

منم با خودم همينو گفتم

 

خيلي مزخرفه

 

من بايد برم

 

خب، مي بينمت

 

زود

 

خداحافظ

 

خب

 

واقعيت اينه که
فکر کردم همه چي داره بدتر مي شه

 

کجا مي خوابيم؟
من با دخترا تو آشپزخونه مي خوابيم

 

تو، هنريک و بابا، اينجا

 

نگاه کنيد

 

بيايد نگاه کنيد

 

بريد کنار

 

بريد کنار

 

بابا، بابا

 

چيزي فروختي؟
فقط يکي. داستوکي احمق

 

سه زلوتي
بهتر از ديروزه

 

سه زلوتي کهنه
اينجا مردمي هستند که ميليوني کار مي کنند

 

مي دونم
نمي دوني، باور کن

 

اونا به نگهبانا رشوه مي دن
نگهبانا هم کور مي شن

 

اونا، ماشيناي پر از غذا حمل مي کنند
تنباکو، شراب، لوازم آرايش فرانسوي

 

و فقرا هم دارن دور و برشون مي ميرن
و هيچ اهميتي براشون نداره

 

ببخشيد، شما شوهر منو نديديد؟
ايزاک شرمن

 

يه مرد قد بلند خوش اندام
با يه ريش کوتاه خاکستري

 

نه، متأستفانه
معذرت مي خوام. خداحافظ

 

اگر ديدينش
برام بنويسيد، باشه؟

 

ايزاک شرمن

 

چرا ما بايد يه خيابون غير يهودي
تو منطقه مون داشته باشيم؟

 

نگران نباشيد
دارن اونجا پل مي سازن. نشنيديد؟

 

پل؟ چه احمقايي

 

آلمانيا فکر مي کنن چقدر زرنگند

 

ولي، مي دوني به چي فکر مي کنم؟
معتقدم همه شون احمقند

 

يه خانواده دارم که بايد بهشون غذا بدم
نصف وقتمو اينجا به هدر دادم

 

منتظرم که بذارن برم داخل

 

شايد فکر کردن اومدم اينجا تا موزيک گوش بدم؟

 

چيه؟ عجله داري؟
چته؟

 

يالا، يه کاري بکنيد
خيلي خوب. برقصيد

 

برقصيد

 

يالا، برقص

 

خيلي خوبه

 

تو چي؟
باهاش برقص

 

بذارين خيابونو خالي کنيم
تا يهوديا بتونن برقصن

 

بيا، تو

 

ادامه بدين

 

تندتر

 

يالا

 

تندتر

 

تندتر

 

يالا، تکون بخوريد
بياين يهوديا

 

برقصيد

 

خوبه، اونا اينجان

 

ايزاک هلر منتظرت بود

 

واسه چي؟
بنشين چاي بخور

 

وقتي دخترا برسن ناهارو مي کشم

 

خب، اينجا چه کار مي کني؟
کيک آورده

 

پدرش تو کار تجارت جواهره
کارش خوبه

 

جواهرات شگفت آور

 

داريم سرباز گيري مي کنيم
کي داره سرباز گيري مي کنه؟

 

به زرنگيت افتخار نکن هنريک
من مثل يه دوست اينجا اومدم

 

اونا همه يهوديا رو از کُل نواحي کشور آوردند

 

خيلي زود نيم ميليون نفر
محله ي يهوديا رو پر مي کنند

 

ما به پليساي يهودي بيشتري نياز داريم
اوه، پليساي يهودي

 

ازم مي خواي ارواح گشتاپو رو برات حاضر کنم
فهميدم

 

يه نفر بايد اين کارو بکنه هنريک
امّا چرا من؟

 

فکر کردم فقط پسرايي رو
که پدراي ثروتمند دارن سرباز گيري مي کني

 

به پدرم نگاه کن، به ما

 

دارم بهت نگاه مي کنم. به خاطر همين هم اينجام
شما ها مي تونيد زندگي بهتري داشته باشين

 

مي خواي با فروختن چند تا کتاب خودتونو نجات بدين؟
بله، لطفاً

 

من دارم بهتون کمک مي کنم

 

تو چي؟
تو يه پيانيست بزرگي

 

ما يه گروه جاز تو پليس داريم
با آغوش باز بهت خوشامد مي گن

 

به ما ملحق شو
متشکرم، من کار دارم

 

متأسفم
اون مي خواد کارو متوقف کنيد

 

کي اينو مي خواد؟

 

من هميشه مي گم
به طرف شرق نگاه کنيد

 

شماها در يه محله ي کوچک
با افرادي باهوش و حرفه اي هستيد

 

شما بهتر از ما هستيد
اينجا يه محله ي بزرگه يه فاضلابه

 

يه کاري بهم بدين
تو يه هنروري

 

روح مردم رو بالا مي بري
به اندازه کافي

 

مي خوام کمک کنم، يه کاري انجام بدم
تو خيلي معروفي

 

مي دوني چيه؟
تو موسيقيداني و دسيسه چيني نمي کني

 

تو اهل موسيقي هستي

 

اون کيه؟
سيمچه

 

مجارک

 

در شهر خبرهاي ناخوشايندي شايع است

 

اين امري هميشگي است
سلام سيمچه

 

ديرک. مسيز ييسکن

 

يهوديا، همه ي سعي شون رو مي کنن؟

 

اين بزرگترين پيانيست لهستانه
شايدم بزرگترين پيانيست جهان

 

والديسلاو سپيلمن
بيا با مجارک آشنا شو

 

چطوري؟
اسمتو مي دونم

 

هيج وقت آهنگات رو نشنيدم
مجارک قبلاً در ارتش بود

 

مرد با استعداديه
فقط آدم سوسياليستي نيست

 

بهتره بري والدک
داره حکومت نظامي مي شه

 

مي دوني چند نسخه از روزنامه مون چاپ کرديم؟

 

پانصد تا

 

مي دوني چند درصد از مردم يه نسخه مي خونن؟
بيست درصد

 

که ده هزار خواننده به وجود مي آره
اين آغاز يک شورش خواهد بود

 

مجارک، اونا رو تو زيرشلواريش پنهان کرد
و گذاشت تو توالت ها

 

توالت؟
هر توالتي رو که تونستم پيدا کنم

 

آلمانيا هيچ وقت
از توالت يهوديا استفاده نمي کنن

 

اونا خيلي خودشونو تميزتر مي دونن

 

خواهش مي کنم آقا، خواهش مي کنم

 

بسه
کوچولوي حرومزاده

 

بيا

 

بسه

 

بس کن

 

بيا پسر، بيا

 

بلند شو وايسا

 

خواهش مي کنم، يه امشبو فقط
نمي خوام در مورد چيزاي بد صحبت کنيم

 

از غذاتون لذّت ببريد
بعدش مي خوام يه چيز خنده دار براتون بگم

 

دکتر رازيجا رو مي شناسيد؟
جرّاح

 

آلمانيا بهش اجازه دادن وارد منطقه يهوديا بشه
و يه عمل جراحي انجام بده

 

اونا اجازه دادن يه لهستاني
يه يهودي رو عمل کنه؟

 

تا اونجايي که مي دونم اونا گذاشتن بره
به هرحال، اون

 

مريض رو آماده
و عمل رو شروع کرد

 

اوّلين شکاف رو که ايجاد کرد
گروه مسلح

 

به مريض شليک کردند بعد هم به دکتر رازيجا
و هر کسي که اونجا بود

 

خنده دار نبود؟

 

مريض هيچي نفهميد
چون بيهوش بود

 

نگفتم چيزاي بد نگو هنريک؟

 

شما ها چه تون شده؟ ها؟
حس شوخ طبعي تونو از دست دادين؟

 

خنده دار نيست

 

مي دوني چي خنده داره؟
تو خنده داري، با اون کراوات مسخره ت

 

از چي حرف مي زني؟

 

من اين کراوات رو براي کارم لازم دارم
کارت؟

 

درسته، من کار مي کنم
پيانو زدن واسه يه مشت انگل

 

انگل ها
بچه ها

 

اونا حتي حاضر نيستند يه نگاه به مردم بکنن
و تو منو يه خاطر بي عاطفگي اونا مقصر مي دوني؟

 

آره، چون هر روز دارم مي بينم
اونا حتي توجهي به اين ندارند که دور و ورشون چي مي گذره

 

من آمريکايي ها رو مقصر مي دونم
براي چي؟ واسه کراوات من؟

 

آمريکايي هاي يهودي رو
که تعدادشون هم در اينجا زياده

 

فکر مي کنن دارن چه کار مي کنن؟
مردم دارن اينجا مي ميرن

 

هيچي براي خوردن پيدا نمي کنن

 

صرافاي يهودي بايد آمريکا رو وادار کنند
تا جنگ رو عليه آلمان علني کنه

 

چراغا، چراغا

 

چراغا رو روشن کنيد

 

يالا

 

درو باز کنيد
مي خوايم بيايم تو

 

درو باز کنيد

 

وايسا

 

تو، بلند شو، يالا

 

بندازينش بيرون

 

مامان

 

يالا، بدويد

 

من خواهر آقاي اسپيلمن هستم
برو تو. تو نه

 

چيه؟
بيا. وحشتناکه

 

چيه؟
دارن مردمو تو خيابونا شکار مي کنن

 

هنريک رو بردن

 

برو خونه، باشه؟ برو خونه
خودم درستش مي کنم

 

معذرت مي خوام. شما شوهر منو نديدين؟
ايزاک شرمن؟

 

نه متأسفم
قد بلند، خوش تيپ، با ريش کوتاه خاکستري

 

اگر ديديش برام بنويس
فراموش نکني. ايزاک شرمن

 

اينجا چه اتفاقي افتاده؟

 

اونا نومو گرفتن
اونا رو مي گيرن و مي برنشون جاهاي دور

 

با اونا چه کار خواهند کرد
ايمانم به خدا متوقف شده

 

معذرت مي خوام. معذرت مي خوام

 

ايزاک؟

 

ايزاک؟

 

ايزاک
من والدک اسپيلمن هستم

 

هنريک اونجاست؟
نديدمش

 

حرفمو باور کن
اونا دستگيرش کردند

 

مي توني کمک کني؟
حالا بهم احتياج داري. حالا احتياج داري

 

مي توني کمکم کني؟

 

خرج داره
پول ندارم

 

پس کاري نمي شه کرد
بايد به ما ملحق شي

 

اونا گفتند تو اينجا آدم با نفوذي هستي
کي بهت گفت؟

 

مردمي که مي شناسم
گفتند تو مرد مهمي هستي

 

ايزاک

 

حالت چطوره؟

 

حالت چطوره
تو بانديت

 

بمير

 

اون ديوونه است

 

سيگار مي خواي؟
سيگار؟

 

متشکرم

 

همه چي درسته

 

به نظر خيلي خوشحال مي آد

 

همه چيز مرتبه

 

همه چيز مرتبه

 

دستا بالا

 

خوبه

 

کمک، کمک

 

بذار برم، کمک

 

چرا گرفتنت؟
حالا مي ري پيش ايزاک هلر؟

 

من ازت خواسته بودم؟
تو بيروني نيستي؟

 

از اون آشغال گدايي کردي؟
من ازش خواستم به تو کمک کنه

 

چي بهش دادي؟

 

چي مي تونستم بهش بدم؟
هرچي زلوتي که واسه غذا ذخيره کرده بودم

 

من مي تونم از خودم مراقبت کنم
اينا تور رو مي بردن

 

از تو کاري بر نمي اومد
اونا منو مي خواستن، نه تو

 

چرا بايد در کار آدماي ديگه دخالت کني؟

 

تو ديوونه اي. مشکلت همينه
به خودم هم ربط داره

 

چي شده؟
مريضي؟

 

گرسنمه

 

گواهي اشتغال. اين يعني چي؟

 

بايد گواهي اشتغال داشته باشي

 

تا بتوني براي آلمانيا تو ناحيه ي يهوديا
کار کني، وگرنه

 

وگرنه چي؟
تبعيد مي شي

 

پس شايعه ها درست بودند
اونا مي خوان دو باره ما رو راه بندازن

 

و براي کار، ما رو به شرق بفرستن

 

اونا محله ي يهودي نشين کوچک رو هم خواهند بست
اوه، خداي من

 

والدک؟ والدک؟

 

فکر کردم براي برنامه هات در لندن و پاريس
و نيويورک و شيکاگو سفر کردي

 

اين هفته نه
به نظر آشفته مي آي

 

شايعات رو شنيدي؟
مي خوان مارو به شرق ببرن

 

شايعه ها، شما ها با همه چيز
خيلي احساسي برخورد مي کنيد. مشکل چيه؟

 

سعي کردم براي پدرم
گواهي اشتغال بگيرم

 

براي خودم و خانواده م گرفتم
امّا، يکي هم براي پدرم نياز دارم

 

به همه شرکتها و مغازه ها سر زدم
چرا نيومدي پيش من؟

 

نمي دونستم شما تو اين کارين؟

 

من نه، ولي مجارک مي تونه

 

مي توني کمک کني؟
من پولي ندارم

 

لطفاً به ما توهين نکن
مي توني کاري براش انجام بدي؟

 

فردا ساعت چهار
تو مغازه ي سالتاز باش

 

ديدي امروز چه شانسي داشتي؟

 

اين يه لحظه تاريخيه
به خاطر همينه که من هميشه مي گم

 

به سمت نور نگاه کن
بله، مي دونم

 

کمرت چطوره؟
بهتره

 

بهتره؟

 

اگر سوال نکني، بهتره

 

متشکرم
باعث خوشحالي منه. به هرحال کمکي نبود

 

متشکرم آقاي شولتز

 

پانزده مارچ 1942

 

حداقل، در ناحيه يهود کار داريم

 

همه مون هم با هميم

 

همه بيرون، برين حياط

 

راه بيفتيد

 

ما اينجا کارگر هستيم
گواهي اشتغال داريم

 

صبر کن

 

بيا اينجا

 

برين اونور. عجله کنيد

 

تو

 

تو، تو

 

تو

 

تو

 

تو

 

بقيه لباس بپوشيد
و پشت سر ما بياين

 

لوازمتون رو هم بيارين
در حد پانزده کيلو

 

ما رو کجا مي برين؟

 

متأسفم، تمام سعيم رو کردم

 

فکر کردم گواهي مي تونه نجاتمون بده
بسه والدک

 

بيا دعا کنيم هنريک و هالينا
سلامت برگردند

 

شانزده آگوست 1942

 

کجا داريم مي ريم؟
سرِ کار

 

وضع تون خيلي بهتر
از اون محله ي متعفن خواهد بود

 

من چه کار کردم؟

 

چه کار کردم؟

 

من چه کار کردم

 

يه بطري آب ندارين؟
داره مي ميره؟

 

بچم داره از تشنگي مي ميره

 

ببخشيد. متآسفم

 

شما آب ندارين؟ خواهش مي کنم
مي شنوي چي دارم مي گم؟

 

دارم بهت مي گم اين يه رسواييه
مي شنوم

 

بذاريم اونا ما رو به سمت مرگ ببرن
عين گوسفندي که به سلاخ خونه مي برن

 

اين قدر بلند نگو
چرا بهشون حمله نمي کنيم؟

 

نيم ميليون از ما اينجا هستند
مي تونيم اونا رو از منطقه خارج کنيم

 

حد اقل مي تونيم با عزت بميريم
نه اينکه يه لکه ي ننگ در تاريخ باشيم

 

چرا شما اين قدر مطمئن هستيد
که مارو به سمت مرگ مي برن؟

 

مي دونيد چرا مطمئن نيستم؟
چون اونا بهم خبر ندادن

 

اونا مي خوان همه مون رو از بين ببرند
از من مي خواي چه کار کنم؟ بجنگم؟

 

براي جنگيدن، به سازماندهي نياز داريم
نقشه، سلاح

 

حق با اونه. فکر مي کني بايد
با کاسه ويولونم بجنگم؟

 

آلمانيا کارگراي قوي مثل مارو
از دست نمي دن

 

ما رو براي کار مي فرستن
اين امر واضحيه

 

مطمئناً

 

به اين فلج نگاه کن، به اين آدماي پير
بچه ها. اونا مي خوان کار کنند؟

 

به خودت نگاه کن
تو مي خواي رو دوشت بار حمل کني؟

 

هنريک، هالينا، هنريک

 

دلم تنگ شده
مي خواستم با شما باشم

 

مي خواستم با شما باشم

 

احمقانه است

 

چرا اين کارو کردم؟ چرا اين کارو کردم

 

اعصابمو داغون کرده

 

اون چه کار کرده، به خاطر خدا؟
بچه شو خفه کرده

 

يه جايي رو براي پنهان شدن
پيدا کردن و رفتن اونجا

 

بچه داشت گريه مي کرد که پليس رسيد

 

اون بچه شو با دستاش خفه کرد
و بچه مرد

 

يه پليس، صداي خُرخر کردن بچه رو
موقع مرگ شنيد و مخفيگاه شونو پيدا کرد

 

چي مي خوني؟

 

اگر ما رو خراش بدهيد، صدمه نخواهيم ديد؟
اگر مارا قلقلک بدهيد، نخواهيم خنديد؟

 

اگر به ما زهر بدهيد، نخواهيم مرد؟

 

و اگر به نا حق ما را آزار دهيد
نبايد انتقام بگيريم؟

 

واقعاً مناسب بود
بله. براي همين هم آوردمش

 

احمق
فکر مي کنه با پول چه کار مي تونه بکنه؟

 

هي پسر، بيا اينجا

 

بيا اينجا

 

کاراملت چقدره؟
بيست زلوتي

 

فقط براي يه دونه شيريني؟
فکر مي کني با اين پول مي توني چه کار کني؟

 

بيست زلوتي

 

ما بيست تا داريم

 

فکر کنم من ده تا دارم

 

پنج، ده ، بيست

 

هالينا؟ چيه؟

 

الان براي گفتنش خيلي خنده داره امّا
چي؟

 

کاش بهتر مي شناختمت

 

متشکرم

 

اسپيلمن

 

بابا، بابا

 

مامان، هالينا

 

مامان، هالينا

 

فکر مي کني چه کار مي کني؟
من زندگيت رو نجات دادم. فقط برو، برو

 

ندو

 

انا

 

آنا

 

اونا دارن مي رن تو ديگ ذوب فلزات

 

اين اينجا مي مونه
بدش به من

 

داري چه کار مي کني؟
اون حامله است

 

والدک؟

 

چرا اينجايي والدک؟

 

مثل اينه که

 

ما

 

همه شون، همه شون

 

همه شون

 

شايد اونا خوش اقبالن
هرچه زودتر بهتر

 

هنوز تموم نشده
ما براي چند روز ديگه م اينجا مي مونيم

 

تا مسائل فروکش کنه

 

من به يک پليس رشوه دادم
اون مي آد اينجا

 

همه خبردار
قدم رو

 

پيش به جلو

 

اوه خداي من. هنوز بيرون نرفتيم
بايد دو سال طول بکشه

 

هيجان بخش نيست

 

طلاست
قيمت خوبيه

 

اونو مي شناسي؟

 

خوشگله
کيه؟

 

يه خواننده است. خوب مي شناسمش
شوهرش بازيگره

 

آدماي خوبين
مي خوام باهاش حرف بزنم

 

فراموش نکن والدک
اگر بفهمن به يهوديا کمک کردن اعدامشون مي کنن

 

همه به چپ

 

قدم رو

 

ايست. خبردار

 

آزاد

 

به راست

 

به جلو

 

تو

 

تو. تو

 

تو

 

روي زمين

 

روي زمين

 

به چپ

 

قدم رو

 

چه مدته اينجايي؟

 

از شب گذشته

 

خوشحالم مي بينمت

 

مي خوان آخرين گروه رو ببرن

 

کسي نمي دونه معنيش چيه

 

ما يه نفرو فرستاديم بيرون
زيگموند مرد خوبيه

 

بايد يه قطارو
تا خارج از ورشو تعقيب کنه

 

برمي گرده سوکالو

 

يه مرد بهش گفت راهها تقسيم شده
يه راه به سمت تربلينکاست

 

اون گفت هر روز قطاراي کرايه
مردمو مي برن ورشو

 

به راه فرعي تربلينکا و خالي برمي گردند

 

هيچ حمل و نقل غذايي تا حالا اونجا ديده نشده

 

نزديک شدن افراد غير نظامي
به ايستگاه تربلينکا ممنوعه

 

اونا ما رو از بين مي برند

 

خيلي براشون طول نمي کشه

 

شصت هزار تا از ما مونديم
از نيم ميليون

 

بيشترشون جوونن

 

و اين بار، ما مي خوايم بجنگيم

 

در ترکيب خوبي قرار داريم

 

سازماندهي شده
آماده هستيم

 

اگر به کمک نياز دارين من

 

تو بيا اينجا

 

لعنتي

 

متأسفم

 

نمي دونم داشتم به چي فکر مي کردم

 

بگير

 

ببرينش

 

اميدوارم پيانو زدنت
بهتر از حمل کردن آجر باشه

 

اگرهمين جوري پيش بره
ديگه نمي تونه دووم بياره

 

ببينم چه کار مي تونم بکنم

 

مشکل

 

جمع شيد، فقط يهوديا

 

جمع شيد، فقط يهوديا

 

لهستانيا به کارشون ادامه بدن
فقط يهوديا

 

خبراي خوبي براتون دارم

 

شايعه هاي زيادي وجود داره
که ما خيال داريم

 

شما رو منتقل کنيم

 

بهتون قول مي دم
که براي حال و آينده

 

چيزي برنامه ريزي نشده

 

به همين دليل، اعلاميه هايي
روي ديوار نصب مي کنيم

 

تا حسن نيت مون رو به شما نشون بديم

 

شما بايد به يک نفر از خودتون رأي بديد
تا اجازه داشته باشه

 

روزانه به شهر بره

 

و سه کيلو سيب زميني بياره

 

و يه قرص نان
براي هر يک از کارگران

 

بنابراين، اگر قرار بر جايگزيني شما بود
چرا بايد چنين کاري مي کرديم

 

مي تونيد يک فعاليت اقتصادي خوب هم راه بندازيد
جدا از آنچه براي خوردن تهيه مي کنيد

 

اين چيزي نيست که شما يهوديا در اون مهارت داريد؟
توليد پول؟

 

مرخصيد

 

اون يکي با نخ
بقيه با سيم بسته شده

 

حالا

 

مجارک

 

زحمتي برات دارم

 

مي خوام از اينجا برم بيرون

 

بيرون رفتنت آسونه
ولي، وقتي رفتي. نجات يافتنت خيلي سخته

 

مي دونم

 

تابستون گذشته
يک روز، در محله ي زلان براما کار کردم

 

يه نفرو ديدم که مي شناختمش
يه دوست قديمي

 

يه خواننده
شوهرش بازيگره

 

اسم و آدرسشونو يادداشت کردم
اگر هنوز اونجا باشن

 

جانيا گادلسکا و اندرو بجوسکي
آدماي خوبين

 

مي شه باهاشون تماس بگيري؟

 

تو هر روز مي ري شهر
ازشون بخواه اگر مي شه، منو از اينجا بيارن بيرون

 

چسب داري؟

 

چرا کارتو ول کردي؟

 

اون تو چي داري؟

 

ما اجازه داريم براي منطقه ي يهوديا غذا ببريم

 

سه کيلو سيب زميني و نان

 

بازش کن

 

فقط سييب زميني و نونه
داري دروغ مي گي. حقيقت نداره

 

بازش کن

 

سيب زميني

 

شما يهوديا همه تون مثل همين

 

ما بهتون يه انگشت مي ديم

 

و شما همه ي دستو مي گيرين

 

اگر يه دفعه ديگه بهم دروغ بگي
شخصاً مي کُشمت

 

دوستاتو پيدا کردم

 

ديگه اونجا زندگي نمي کنن
تونستي باهاشون تماس بگيري؟

 

براي رفتن آماده باش
کي؟

 

زود
ايست

 

لعنتي، لعنتي

 

صبر کن. اينجا چه خبره؟

 

بگيريد

 

مي خوام بهتون يه ذرّه ادب ياد بدم
يهودياي کثيف

 

مي دوني چرا کتک مي خوري؟

 

نه
مي دوني چرا کتک مي خوري؟

 

چرا؟
براي جشن گرفتن سال جديد

 

قدم رو

 

راه بيفتيد و بخونيد

 

يه چيز خوب و حماسي بخونيد

 

بلند و واضح

 

امشب به ما بپيونديد
و پشت سر عقاب سفيد حرکت کنيد

 

بايستيد و بجنگيد
دشمنان خونين ما

 

اي جنگجويان
بياييد آنها را بسوزانيم و خاکستر کنيم

 

بياين

 

متأسفم

 

خيلي کثيفم

 

وقت زيادي نداريم
بيا

 

بايد عجله کنيم

 

بگير. ببين اندازته

 

بايد تو رو از اينجا ببريم. آلمانيا همين جوري
دارن بطور غير مشخص همه رو مي گيرن

 

يهودي، غير يهودي، هرکسي رو، همه رو

 

بهتره صورتتو اصلاح کني
از تيغ من استفاده کن. تو قفسه است

 

دنبال يکي از دوستانمون مي ري
مارک گبزونسکي

 

اونور شهره

 

امشب اونجا مي موني
بعد، يه جاي ديگه برات پيدات مي کنيم

 

من برات غذا مي آرم
خيلي خوب، بريم

 

بهت نشون مي دم کجا قراره بخوابي

 

بايد تا فردا عصر اينجا بموني

 

يه آپارتمان برات داريم
نزديک ديوار يهودي نشين. امّا امنه

 

طبيعتاً جاي راحتي نيست

 

درست مي شه

 

متشکرم

 

بگير. بِدش به من

 

هر قدر مي توني برو نزديک جبهه ي آلمانيا

 

عبور ممنوع

 

پرده ها رو مي کشم

 

امّا، تو در طول روز، اونا رو باز بذار
يادت نره

 

بايد کنار ديوار احساس بهتري داشت. نه؟

 

بله

 

گاهي وقتا هنوز مطمئن نيستم
کدوم طرف ديوارم

 

مقداري نون، سيب زميني، پياز

 

دو باره مي آم
جونيا دو بار در هفته بهت سر مي زنه

 

برات نون مي آره
و از حالت با خبر مي شه

 

متشکرم

 

اين خيلي مهمه
در صورت اضطرار

 

فقط اضطرار
مي ري به اين آدرس

 

منظورت چيه فراموش کردي؟

 

فکر مي کني منظورم چيه؟
فراموش کردم. منظورم فقط همينه

 

مي دوني چيه؟
تو با من مثل يه کثافت رفتار مي کني

 

خوک. خوک
هرزه

 

خوک کثيف
تو يه خوک کثيفي

 

يکي بگير تا بفهمي خوکه

 

مثل يه فرشته مي زني
پس چرا گوش نمي دي؟

 

دارم گوش مي دم
دروغگو

 

خوابت مي بره. خوکه

 

نوزده آوريل 1943

 

بياين بيرون

 

پناه بگيريد

 

تير اندازي کنيد

 

پناه بگيريد. آتش

 

يالا، گمشو

 

حمله، موفقيت آميز بود

 

شانزده مي 1943

 

ساختمون

 

برگرديد

 

تير اندازي کنيد

 

متشکرم

 

مي خواستم زودتر بيام، امّا
نه، متشکرم

 

هيچ کس فکرشو نمي کرد
اين قدر طول بکشه

 

نمي تونستم بيام بيرون
بايستي همين جا مي موندم و باهاشون مي جنگيدم

 

والدک ديگه نگو
حالا ديگه همه چيز تموم شده

 

بهشون افتخار کن

 

خدايا، جنگو تموم مي کنن؟
بله

 

آلمانيام همين طور
اونا هم صدمه ديدن

 

انتظارشو نداشتن. هيچ کس انتظارشو نداشت
يهوديا دو باره مي جنگن

 

کي بايد بدونه؟
فايده ش چيه؟

 

فايده ش؟

 

والدک، ازت تعجب مي کنم

 

اونا با افتخار مردن اين فايده شه
تو چيز ديگه اي مي دوني؟

 

حالا لهستانيا قيام کردن
ما آماده ايم

 

ما هم مي جنگيم
خواهي ديد

 

وسايلتو جمع کن
بايد بريم

 

چيه؟ چه اتفاقي افتاده؟

 

عجله دارم
چي شده؟

 

پليس مخفي، جنگ افزارامونو پيدا کرده
جانيا و اندرازي رو گرفتن

 

مي تونن اينجا رو هم پيدا کنند
بايد همين الان از اينجا بري

 

مي خواين کجا برم؟

 

من اينجا رو ترک نمي کنم

 

مي تونم شانسي اينجا داشته باشم
اين تصميم خودته

 

امّا، وقتي به اينجا يورش آوردن
خودتو از پنجره بنداز بيرون

 

نذار زنده بگيرنت

 

منم با خودم سم دارم
نمي تونن منو زنده بگيرن

 

باز کن

 

درو باز کن
يا به پليس زنگ مي زنيم

 

تو مال اين آپارتماني؟
ثبت نشدي

 

اينجا متعلق به يکي از دوستامه
اومدم ببينمش. ولي، مثل اينکه نيست

 

کارت شناسايي داري؟

 

کارت شناساييت رو ببينم
باشه حتماً

 

مي خوام کارت شناساييت رو ببينم
چي شده؟

 

اون يهوديه، يه يهودي

 

جلوشو بگيرين

 

نذارين بره بيرون
نگهش دارين

 

بله؟
آقاي گبسينسکي منو فرستادن

 

والدک اسپيلمن

 

بياين تو

 

متأسفم

 

با اين آدرس
دنبال آقاي جي کي ويچ مي گردم

 

مايکل جي کي ويچ
شوهرمه

 

بياين تو

 

بنشين

 

به کمک احتياج دارم

 

تا قبل از حکومت نظامي برمي گرده

 

من مخفي بودم

 

به جايي براي موندن نياز دارم
زود برمي گرده

 

چند وقته ازدواج کردي؟
بيشتر از يه سال مي شه

 

جوراک چطوره؟

 

مرده

 

کي بچه ت به دنيا مي آد؟
کريسمس

 

الان وقت خوبي براي داشتن بچه نيست امّا

 

شوهرم
ک اسپيلمن

 

مارک گبزينسکي فرستادش
بله، به خاطر مي آرم

 

اون گفت
اگر خيلي ضروري بود باهاتون تماس بگيرم

 

نگران نباش

 

امشب نمي تونيم شما رو ببريم
روي کاناپه مي خوابيد

 

معذرت مي خوام

 

متآسفم
مي شه يه ذرّه نون بهم بديد

 

بله، حتماً
الان مي خوريم

 

بنشينيد لطفاً. بنشينيد

 

متشکرم

 

در منطقه ي خاص آلمانيا هستي

 

اون رو به رو بيمارستانه
که از سمت روس ها صدمه ديده

 

و درِ کناري
متعلق به پليس مخفيه

 

جاي امنيه

 

درست در قلب لانه ي شير

 

مراقبت هستم

 

هيچ کس نمي دونه تو اينجايي
پس، حتي الامکان ساکت باش

 

همه چي خوبه؟

 

متشکرم

 

اين آنتيک سالاکه
مواظبت خواهد بود

 

حالتون چطوره؟
حالتون چطوره؟

 

متشکرم

 

کليد دومي رو بهش مي دم
برات غذا مي آره و از حالت با خبر مي شه

 

با شبکه ي مخفي زير زميني در ارتباطه
مرد خوبيه

 

منو يادتون نمي آد آقاي اسپيلمن؟
فکر نمي کنم

 

در راديو ورشو
تکنسين بودم

 

معمولاً هر روز مي ديدمتون

 

متآسفم، يادم نمي آد
مهم نيست

 

نگران چيزي نباشين
بهتون سر مي زنم

 

حتماً خوشحال مي شي بدوني
متفقين دارن آلمانو مي زنن

 

شب ها، پشت سر هم

 

کولونيا، هامبورگ، برلين

 

و فعلاً روس ها، اونا رو تو جهنم گذاشتن
اين شروع فرجامه

 

اميدواريم همين طور باشه

 

بيا اينجا

 

مواظبش باش

 

خوبه، مواظب باش

 

هنوز زنده اي؟

 

بيا. سوسيس و نون

 

هنوزم اون عرق روسي رو داري؟

 

تا کي اين جريان ادامه داره؟
خيلي طول نمي کشه

 

فکر کنم مبتلا به يرقان شدم

 

نگرانش نباش
فقط باعث مي شه بامزّه به نظر بياي

 

پدر بزرگم وقتي يرقان گرفت
از معشوقش جدا شد

 

مشروبت رو بخور

 

چرا زودتر نيومدي؟
الان دو هفته گذشته

 

مشکلات

 

پول

 

براي خريدن غذا بايد پول مي داشتم

 

به يه سري چيزا براي فروش نياز داشتم
آسون نيست

 

بيا. اينو بفروش

 

غذا مهمتر از زمانه

 

اوه، مي خواستم بهت بگم
متحدين در فرانسه مستقر شدند

 

روس ها به زودي مي رسند اينجا

 

همه چيز آلمانيا رو به هم مي ريزند

 

همين روزها

 

والدک

 

مي دونستم
مي دونستم اين اتفاق مي افته

 

مي رم دکتر بيارم
نه، نمي توني. خيلي خطرناکه

 

دکتر لوزاک. مي تونيم بهش اعتماد کنيم
مسخره است. اون، متخصص اطفاله

 

به هرحال، دکتره
نه

 

تو بمون. من مي رم

 

آمديم خداحافظي کنيم

 

قراره پيش مادرم در اتواکس بمونيم

 

بچه رو قبلاً فرستاديم
امن تره

 

مي گن همين روزها
شورش شروع مي شه

 

معنيش اينه که اون مرد، سالاز هم
نابود مي شه

 

داشت از طرف تو
از تمام نواحي ورشو پول جمع مي کرد

 

ظاهراً مردم، سخاوتمندانه بهش مي دادند
پس حتماً يه مبلغي جمع کرده

 

خداي من

 

کبد اندازه ي يه توپ تا اطراف مثانه
ملتهب شده

 

امّا، زنده مي مونه

 

مي توني دو باره ببينينش؟
کي مي دونه

 

متشکرم دکتر
حرف نزن، استراحت کن

 

خيلي ممنونم که اومديد

 

برات يه مقدار غذا آورديم

 

الان يه چيزي برات آماده مي کنم
بعدش، ما بايد بريم

 

اوّل آگوست 1944

 

نارنجک مي اندازم

 

يه مرد زخمي اون وره

 

بيا اينجا

 

مواظب باش، مواظب باش

 

مي رم کمک بيارم
عجله کن

 

زودباش، تخت رو بيار

 

برگرد داخل

 

برو بيرون، از خيابون برو بيرون

 

همين الان برين بيرون
آلمانيا ساختمونو محاصره کردند

 

يه نفر بهم کمک کنه

 

حالت خوبه؟
گردو خاک خيلي زياده

 

من اين ورو مي گردم
نگران نباش

 

مواظب باش

 

هنريک؟
دارم مي گردم

 

کسي اينجا نيست؟

 

بيا پايين
باشه، دارم مي آم

 

يالا بريزشون رو هم

 

پرتش کن

 

بايد همه جا رو علامت گذاري کنيم

 

زود باش

 

اينجا چه کار مي کني؟

 

کي هستي؟

 

متوجه هستي؟
بله

 

چه کار مي کني؟

 

داشتم

 

سعي مي کردم اين قوطي رو باز کنم

 

اينجا زندگي مي کني؟

 

اينجا کار مي کني؟

 

نه

 

چه کاره اي؟

 

من

 

پيانيست بودم

 

پيانيست؟

 

بيا اينجا

 

يه چيزي بزن

 

اينجا خودتو مخفي کردي؟

 

يهودي؟

 

کجا خودتو مخفي کردي؟

 

تو اتاق زير شيرووني

 

بهم نشون بده

 

چيزي براي خوردن داري؟

 

طبق اين مطلب خيلي مهمه که

 

خبردار

 

آزاد. آزاد

 

يهودي؟

 

خواهش مي کنم

 

اون تير اندازي ها چه معني مي ده؟

 

روسها اون طرف رودخونه هستند

 

بايد دو هفته اي صبر کني
بيشتر طول نمي کشه

 

چي شده؟
ما داريم مي ريم

 

روس ها اينجان؟
هنوز نه

 

نمي دونم چطور ازتون تشکر کنم

 

از خدا تشکر کن، نه از من

 

اون خواست که ما نجات پيدا کنيم
حداقل بايد اينو باور کنيم

 

بيا. بگيرش

 

شما چي؟
يکي ديگه دارم. گرمتره

 

وقتي جنگ تموم شد
مي خواي چه کار کني؟

 

دو باره در راديوي لهستان
پيانو مي زنم

 

اسمتو بهم بگو

 

شايد موسيقيت رو گوش دادم

 

اسپيلمن

 

براي يه پيانيست اسم کامليه

 

آلماني، آلماني

 

شليک نکنيد، من لهستانيم

 

من لهستانيم

 

دستاتو بالا بگير بيا بيرون
خواهش مي کنم. ازتون استدعا مي کنم

 

شليک نکنين، شليک نکنيد
ازتون خواهش مي کنم، من لهستانيم

 

بيا پايين

 

خواهش مي کنم

 

اون لهستانيه

 

بله، درسته

 

اون کت لعنتي براي چيه؟

 

سردمه

 

نگاشون کنيد
آلمانياي لعنتي

 

قاتلا، قاتلا

 

حرومزاده هاي کثيف
خونخوارا

 

حرومزاده ها
به خودتون نگاه کنيد

 

هر چي داشتم ازم گرفتين
من. يه نوازنده ام

 

ويولونم رو ازم گرفتين
روحم رو

 

تو نوازنده اي؟ بله

 

يه پيانيست رو به نام اسپيلمن مي شناسي
از راديوي لهستان

 

البته که مي شناسم
بهش کمک کردم خودشو مخفي کنه

 

بهش بگو من اينجام

 

ازش بخواه بهم کمک کنه

 

اسمت چيه؟
هاسفلد

 

چي؟ هاسفلد

 

همين جا بود. يقين دارم

 

خب، الان اينجا نيست

 

من فرياد کشيدم، باهاشون بد رفتاري کردم
به اين کارم افتخار نمي کنم. امّا، اين کاريه که کردم

 

همين جايي که تو ايستادي
ايستاده بودم

 

يه سيم خاردار اينجا بود
و اون آلماني به سمت من اومد

 

اسمشو نفهميدي؟
نه

 

از کارخونه مي پرسم. شايد چيزي بدونن

 

والداک اسپيلمن به زندگي در ورشو ادامه داد
تا در ششم ژانويه سال 2000 درگذشت. هنگام مرگ 88سال داشت

 

اسم افسر آلماني، کاپيتان ويليام هاسفلد بود

 

طبق اطلاعات به دست آمده
او در يکي از اردوگاههاي جنگي زندانيان هيأت اتحاد جماهير شوروي در1952 درگذشت

 

ويرايش و تنظيم زيرنويس: خسرو ناجي